بخند با گل ونسیم، حیـات را دوبــاره کن
به بی خیالی سحر، به بادها اشــــاره کن
تمام هستی بهار، تویی، تو پاک بین پاک
به روی شانه های بید، بهاررا نظاره کن
همین تویی که با توام، تمام گام های شب
برای گـام های او، تو بوسه را ستاره کن
دگــر تمام می شود بهــــار من، نیـــامدی
بهــــار را سپرده ام دگر، ترانــه پاره کن